مشاور کسب و کار

آیا قصد دارید در کنار فعالیت های اداری خود، کسب و کار آزادی داشته باشید؟ آیا مایلید شرایط کسب و کار خود را بهبود بخشید؟ آیا قصد دارید در یک فعالیت اقتصادی سودآور سرمایه گذاری کنید؟ این وبلاگ تلاش می کند که مشاور امین شما باشد.

مشاور کسب و کار

آیا قصد دارید در کنار فعالیت های اداری خود، کسب و کار آزادی داشته باشید؟ آیا مایلید شرایط کسب و کار خود را بهبود بخشید؟ آیا قصد دارید در یک فعالیت اقتصادی سودآور سرمایه گذاری کنید؟ این وبلاگ تلاش می کند که مشاور امین شما باشد.

امان از سیبی که نباید خورده می شد


یکی از همراهان وبلاگی (پردیس، http://mylovelyparadise.persianblog.ir/) در یادداشت اخیرشان پرسش ارزشمندی را مطرح کردهاند که به نظرم آمد خیلی بیش از حد یک نظر گذاشتن ارزش بررسی را دارد و این یادداشت را به یکی از پرسشهای مطرح شده در یادداشت ایشان به نام چالش ( /http://mylovelyparadise.persianblog.ir/post/1122 ) اختصاص دادهام.


چرا جامعه ایرانی دچار افول اخلاقی شده و دروغ و ریا و..عادی و بعضی ارزشها ضد ارزش شده ؟


این ادعا که «جامعه ایرانی دچار افول اخلاقی شده» ادعای بسیار بزرگی است که کلمه کلمه این عبارت نیاز به تعریف و توضیح دارد و من عجالتاً این ادعا را نه قبول دارم و نه تکذیب می‌کنم؛ اما در ارتباط با این بحث می‌توان به چرایی گسترش برخی عادات و رفتارهای ناپسند اخلاقی در جامعه امروز ایران پرداخت؛ به نظرم مهم‌ترین علت‌های چنین پدیده‌ای به شرح زیر است:


علت نخست) اگر ز باغ رعیت ملک خورد سیبی / برآورند غلامان او درخت از بیخ

کشف اختلاسها و فسادهای بزرگ و اطلاعرسانی ناقص آن در جامعه سبب میشود که زشتی عمل غیراخلاقی کوچک و کم اهمیت به نظر برسد.


علت دوم) عامل دیگر این شرایط، تفاوت خردهفرهنگها در محیطهای مختلف نظیر خانه، مدرسه، دانشگاه، سازمان و ... است. جامعه امروز ایران در محیطهای مختلف خود دچار چندپارگی شده و افراد در محیطهای متفاوت رفتارهای متفاوتی دارند؛ به طور مثال در محیط دانشگاه یا سازمان به دلایل مختلف در مراسمی شرکت میکنند؛ اما در منزل از چنین رفتاری پرهیز میکنند یا اگر خود چنین نکنند، دست کم شاهد چنین دوگانگی (چندگانگی) هستند و این زمینه را برای توجیه رفتارهای غیرصادقانه در جاهایی که نیاز نیست را فراهم میکند.


علت سوم) ترس؛ ترس عامل اصلی بسیاری از رفتارهای غیراخلاقی امروز جامعه ماست. ترس از دوست داشته نشدن، ترس از از دست دادن شغل، ترس از اخراج از دانشگاه، ترس از شکست و .... در جامعه امروز خیلی از ماها میترسیم که خودمان باشیم و پیوسته تلاش میکنیم که نقش بازی کنیم یا خود واقعیمان را پنهان نگه داریم و این نقش بازی کردن یا پنهانکاری به ناچار با رفتارهای غیراخلاقی همراه شده و به تدریج به عادت تبدیل میشود.


علتهای دیگری هم میتوان برشمرد اما به نظر من، به نوعی زیرمجموعه همین سه علتاند و یا اهمیت کمتری نسبت به این سه مورد دارند. راهکار برونرفت از این شرایط نیز به نظرم ساده بودن است. این که خودمان باشیم. دست از مسابقه با دیگران برداریم و از بر ملا شدن باورها، خانواده، داراییها و خلاصه آن چه هستیم یا آنچه که داریم، نترسیم یا احساس شرمندگی نکنیم و متقابلن لازم است که ظرفیت جامعه نیز برای پذیرش باورها و خردهفرهنگهای مختلف نیز افزایش یابد. به نظرم این دو موضوع هیچ یک پیشنیاز دیگری نیست و هر دو بایستی به طور همزمان محقق شود تا جامعهمان جای بهتری برای زندگی کردن گردد.




نظرات 7 + ارسال نظر
مینو پنج‌شنبه 7 آبان 1394 ساعت 21:23 http://milad321.blogfa.com

متاسفانه کامنت هایی که برای پرشین بلاگی ها مینویسم یا ثبت نمیشود یا بیشاز دو سه کلمه ثبت نمیشود.
ضمن اینکه با اکثر حرفهای شما موافقم،ضعف در اعمال قانون، عدم امنیت اجتماعی و نقص آموزش را از علت ها میدانم.راهکار هم فکر میکنم خیلی پیچیده است.امید چندانی ندارم.

کاملن درست می فرمایید، ولی به هر حال باید امیدوار بود.

بانو. چهارشنبه 6 آبان 1394 ساعت 11:41 http://mylifeinwords.blogfa.com

سلام. با تمامی دلایلتون موافقم. تنها امیدم اینه که وضع همیشه اینطور نمیمونه. جامعه بی اخلاق یا باید به جبر بد بودنش نابود بشه یا برای زنده موندن دست به اصلاح خودش بزنه. از نابود شدنش هم شاید یه جامعه جدید و بهتر به وجود بیاد...
احساس میکنم خیلی عقاید دارم هیتلری میشه!!!!

سلام
از به کار بردن صفت بی اخلاق برای جامعه امروز ایران پرهیز دارم.
من خوشبین هستم که جامعه ما از این دوره هم به سلامت گذر خواهد کرد. هر چند شاید عمر ما کفاف نده.

لیلا سه‌شنبه 5 آبان 1394 ساعت 13:34

درسته ترس با دروغ رابطه مستقیم داره

همین طور هست.

Rojin دوشنبه 4 آبان 1394 ساعت 02:58 http://rojna.blogfa.com

فقر. دروغ و به هر جا زدن برای پول بیشتر . خودنمایی .

فقدان فعالیتهای آموزش حقوق شهروندی . فقدان قانون. فرهنگ...

اکثرا فکر خودشنن . و برای بالا رفتن از هیچی گذشت نمیکنن

راستش به رسم ادب نظرتان را تأیید کردم؛ اما به دلیل ابهام و ایجازی که در نوشتارتان بود خیلی متوجه فرمایشتان نشدم.

آذر دوشنبه 4 آبان 1394 ساعت 01:26 http://dahe40.blogfa.com

با مطلب تون کاملا موافقم. خصوصا قسمت اولش
به نظر من چیزی که می شه به این موارد اضافه کرد اینه که ما اخلاق رو به دین گره زدیم. در صورتی که اخلاقیات در جوامعی که حاکمیت دینی ندارن چه بسا خیلی بیشتر و بهتر رعایت می شه.
اونقدر که جزئیات احکام دینی و مسائل شرعی آموزش داده می شه، به موضوعات اصلی و مهمتر اخلاقیات فردی و اجتماعی پرداخته نمی شه

ممنون از این که شما با من موافقید؛ ولی من با شما موافق نیستم. یعنی با همین چهار سطری که مرقوم فرمودید موافق نیستم. یعنی به نظرم تک تک گزاره های این چهار سطر قابل بحث است و نمی توان به این صورت کلی نظر داد.

مژگان یکشنبه 3 آبان 1394 ساعت 18:30 http://istgahesarab.blogfa.com

و به نظرم همه اینا با هم باعث میشه تربیت هم دچار اختلال بشه .
تازه از جامعه ای که کتاب و فیلم وموسیقی درستی منتشر نمی کنه چه انتظاری هست .

چه خوب بارون تموم شد .

بله. درسته.

لیلا یکشنبه 3 آبان 1394 ساعت 13:21

سلام سپاس از اینکه پست جدایی اختصاص به پرسش من دادین .ممنون از ریشه یابی و راهکار شما

سلام
خواهش می کنم. منتظرم که در مورد محتوای یادداشت نظر بدهید.

امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.