مشاور کسب و کار

آیا قصد دارید در کنار فعالیت های اداری خود، کسب و کار آزادی داشته باشید؟ آیا مایلید شرایط کسب و کار خود را بهبود بخشید؟ آیا قصد دارید در یک فعالیت اقتصادی سودآور سرمایه گذاری کنید؟ این وبلاگ تلاش می کند که مشاور امین شما باشد.

مشاور کسب و کار

آیا قصد دارید در کنار فعالیت های اداری خود، کسب و کار آزادی داشته باشید؟ آیا مایلید شرایط کسب و کار خود را بهبود بخشید؟ آیا قصد دارید در یک فعالیت اقتصادی سودآور سرمایه گذاری کنید؟ این وبلاگ تلاش می کند که مشاور امین شما باشد.

خودتان را باور داشته باشید


پرنده ای که روی یک شاخه درخت نشسته است، ترسی از شکسته شدن شاخه درخت ندارد. چرا؟ چون می داند سقوط نمی‌کند. چون به بال‌های خودش اطمینان دارد.


برای موفقیت در کسب و کار بعد از این که هدف‌تان را به درستی انتخاب کردید و برنامه‌ریزی‌های لازم را انجام دادید. به خودتان اطمینان داشته باشید و محکم و استوار قدم بردارید.

 

مهم نیست که این قرارداد بسته می‌شود یا نه، مهم نیست که این مشتری کالای شما را می‌خرد یا نه، مهم نیست ...، شما موفق خواهید شد، اگر خودتان را باور داشته باشید و به اندازه کافی تلاش کنید.




گرگ بالان دیده


بسیاری از فارسی زبانان، اصطلاح " گرگ بالان دیده " را که کنایه از افراد آزموده ، سرد و گرم چشیده و دنیا دیده است به نادرستی " گرگ باران دیده " می گویند و می نویسند.

شکل درست این اصطلاح" گرگ بالان" دیده است و " بالان" واژه ای است به معنی " دام و تله" و گرگی که چند بار از دشواری و خطر بالان نجات یافته باشد پختگی و آزمودگی لازم را در شکار پیدا کرده است.

افراد آزموده و سرد و گرم چشیده نیز آنانی هستند که یا با مهارت و اندیشه از بلاها و دشواری ها رهایی یافته اند یا به نحوی بر آنها چیره شده  و راه و رسم زندگی را فرا گرفته اند. 


امیدوارم از همه بالان های زندگی تان رهایی یافته و در هر کسب و کاری که هستید موفق و سربلند باشید.


فیل سفید

یکی بود، یکی نبود!

در زمان‌های دور در کشور سیام (تایلند امروزی) پادشاهی زندگی می‌کرد که بسیار مال‌دوست و ثروت‌اندوز بود. او دوست نداشت که هیچ کس ثروتی بیش از ثروت او داشته باشد. اما او برادری داشت که به کار تجارت مشغول بود و ثروت فراوانی داشت و پادشاه نگران بود که مبادا روزی ثروت برادرش به ثروت او نزدیک شود.

روزی صبر پادشاه لبریز شد و تصمیم به کشتن برادر و تصرف اموال او گرفت و تصمیمش را با وزیرش در میان گذاشت. وزیر که مردی زیرک و در عین حال دوراندیش بود، با تصمیم پادشاه مخالفت کرد و از پادشاه اجازه خواست که این موضوع را به سادگی و بدون خونریزی حل کند تا هم دست پادشاه به خون برادر آلوده نشود و هم اموال برادر روز به روز کمتر شود.

وزیر به پادشاه پیشنهاد داد که پادشاه یکی از فیل‌های سفیدش را به برادرش هدیه دهد. (از نظر آنها فیل سفید موجودی مقدس بود.) پادشاه نیز طی مراسم با شکوهی یکی از فیل‌های سفیدش را به برادرش بخشید.

هزینه مراقبت و نگهداری از فیل سفید بسیار سنگین بود و برادر پادشاه نه می‌توانست آن را بکشد و نه می‌توانست به دیگری ببخشد، زیرا نوعی توهین به هدیه پادشاه به حساب می‌آمد و او مجبور بود هر روزه هزینه هنگفتی را صرف خوراک و نظافت و سرپناه فیل سفید کند.

برادر زنده ماند؛ اما با نگهداری از فیل سفید به خاک سیاه نشست.


* * *


در دنیای تجارت «فیل سفید» استعاره از سرمایه‌‌گذاری یا پروژهای است که بازده اقتصادی ندارد اما شخص یا سازمان به دلیل هزینههایی که تا پیش از این برایش انجام داده، حاضر یا قادر به رها کردنش نیست.


* * *


شما چند فیل سفید دارید؟ سازمان شما چطور؟